زمانی که درصدد مطالعهی اوضاع و احول برخی برندها و کسب و کارهای خاص برآیید، متوجه میشوید که ارتباطی خاص میان آن برند و مصرف کنندگاناش وجود دارد. برند مورد نظر اگر از مشتریان و مصرف کنندگانی بسیار برخوردار است، در عین حال اکثریت این مصرف کنندگان به محصولات، خدمات و چگونگیِ ارائه و پشتیبانی از محصولات و خدمات توسط این برند اعتماد دارند و به نوعی با خیالی آسوده اقدام به خرید از آن برند میکنند.
مثالِ ملموس این ماجرا، کافی شاپی است که چندین سال در خیابان X حضور دارد. این کافی شاپ هیچ مشکلی از باب جلب اعتماد مشتریان ندارد و به سبب آن که سالهاست در آن محل بوده و افراد بسیاری آن را میشناسند، میتواند به خوبی کار خود را پیش ببرد و امید داشته باشد که هر روز بیش از روز پیشین بر تعداد مشتریاناش اضافه گردد.
حال یک شرکت نوپا را در نظر بگیرید. حتی اگر محصولات و خدمات این شرکت در سطح عالی باشند، اما اقدامی خاص برای جلب اعتماد به برند نکرده باشد، مردم خیلی با اطمینان به محصولات و خدمات آن نگاه نمیکنند و حتی اگر محصولی از آن خریداری کنند این خرید توأم خواهد بود با شک و عدم اطمینان. این است اهمیت اعتماد به برند. بنابراین اگر مابین شرکت یا کسب و کار و مصرف کنندگان اعتماد وجود داشته باشد کارِ شرکت برای نفوذِ بیشتر در میان مردم بسیار راحتتر از زمانی است که این اعتماد وجود ندارد.
اگر شما به عنوان یک برند و یا کسب و کار وضعیتی اینگونه دارید و درصدد برآمدهاید که این اوضاع را تغییر دهید و افزایش اعتماد به برند را سبب شوید، یکی از راهها استفاده از شبکههای اجتماعی است. میدانید که امروزه شبکههای اجتماعی مخاطبینی بسیار دارند و هر یک از پستها نیزمیتوانند بهکرات به اشتراک گذاشته شوند و توسط کاربران بسیار زیادی مورد مشاهده قرار گیرند. بنابراین شبکههای اجتماعی، هر یک، ابزارهایی بسیار مناسب جهت افزایش اعتماد به برند اند.