داستان شکلگیری وبگاه eBay بزرگترین حراجی آنلاین جهان به تابستان ۱۹۹۵ برمیگردد. پیر با «پالما وزلی» نامزد کرده بود؛ پالما کلکسیونر یک نوع بستهبندی آبنبات به نام Pez بود؛ او که میخواست مجموعهی خود را تا حد ممکن کامل کند از پیر کمک خواست.
امیدیار هم مثل هر تازهنامزد دیگر خیلی دوست داشت او را هیجانزده کند و خودی نشان بدهد یک صفحه در وبگاه شخصیاش درست کرد و اسمش را Auction Web (حراجی وب) گذاشت تا مردم از طریق آن کلکسیون خود را برای حراج عرضه کنند.
امیدیار: اصلا این طور نبود که برنامهریزی کرده باشم تا eBay را به یک تجارت بزرگ تبدیل کنم؛ وقتی این اتفاق خودش افتاد من فقط از آن بهدرستی استفاده کردم.
در کمال تعجب این صفحه با چنان استقبالی از سوی خریداران و فروشندگان مواجه شد که پیر مجبور شد برای حراجیاش یک وبگاه مستقل درست کند؛ همان موقع بود که اسم حراجی را به eBay تغییر داد. با دریافت هزینه بین ۲۵ سنت تا ۲ دلار برای قرار دادن هر آگهی حراج و درصد جزئی از هر فروش، توانست بهراحتی به درآمد خوبی از محلی که برای اجماع خریداران و فروشندگان درست کرده بود برسد.
پیر میگوید: «هیچوقت فکر نمیکردم شرکتی راه بیندازم و روزی به موفقیت برسد. تنها انگیزهام این بود که روی فناوریهای هیجانانگیز کار کنم؛ بهعلاوه اصلا این طور نبود که برنامهریزی کرده باشم تا eBay را به یک تجارت بزرگ تبدیل کنم؛ وقتی این اتفاق خودش افتاد من فقط از آن بهدرستی استفاده کردم.»
امیدیار آن موقع در General Magic، یک شرکت تلفن اینترنتی زیرمجموعهی اپل کار میکرد. کمکم شرکت خودش را با همان نام eBay ثبت کرد و وقتی تعداد حراجیها زیاد شد General Magic را ترک کرد تا تماموقت روی شرکت خودش متمرکز شود. در ماه مه ۱۹۹۸ امیدیار به عنوان رئیس هیات مدیرهی eBay، «مگ ویتمن» (Meg Whitman) را برای مدیریت عامل شرکت انتخاب کرد. ایبی تحت هدایت ویتمن بهسرعت رشد کرد و به خدمات خود را به کشورهای مختلفی چون استرالیا، کانادا، آلمان، ژاپن و بریتانیا گسترش داد و حتی برای توسعهی بیشتر چند شرکت را به تملک خود در آورد.
شرکتش تا آخر ۱۹۹۸ بیش از ۲٫۱ میلیون عضو داشت و از طریق آنها ۷۵۰ میلیون دلار درآمد کسب میکرد. این اعداد آنقدر وسوسهکننده بود که آمازون، غول تجارت الکترونیک هم به فکر تاسیس یک حراجی بیفتد. آمازون در ۱۹۹۹ حراجیاش را راه انداخت؛ کمی بعد وبگاههای کوچک دیگری هم برای این کار تاسیس شدند و حسابی کسبوکار را آشفته کردند. ایدهی حراجی آنلاین آنقدر گرفته بود که بسیاری از ناظران این صنعت پیشبینی میکردند این شیوه حراجی در آینده مدل غالب کسبوکار الکترونیک میشود. امیدیار در ژانویهی ۲۰۰۰ میلادی برای اولین بار به عضویت هیات مدیرهی یک شرکت دیگر در آمد. به او سمتی در شرکت ePeople پیشنهاد شد که یک فروشگاه آنلاین برای عرضهی پشتیبانی فنی بود.
علایق دیگر
پیر با درآمدی که بهدست آورده بود کمکم به فکر امور خیریه افتاد تا اینکه موسسهی Omidyar Network را برای این منظور تاسیس کرد. در کنار هدایت کسبوکار اصلی و موسسهی خیریهاش او که همیشه به دنیای خبرنگاری علاقهمند تصمیم گرفت بخت خود را در این زمینه هم محک بزند. روزنامهنگاری پژوهشی را خیلی دوست داشت و میخواست محلی برای جمع کردن و هدایت این روزنامهنگاران درست کند.
به سراغ «گلن گرینوالد»، گزارشگر سابق روزنامهی گاردین رفت. گرینوالد همان روزنامهنگاری است که اسناد محرمانهی آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) را «ادوارد اسنودن» (Edward Snowden) در اختیار داشت منتشر میکرد. در اوایل ۲۰۱۴ به همراه دو تن دیگر از خبرگان این حوزه وبگاهی با نام The Intercept راه انداخت که پشتیبانی مالی آن را امیدیار انجام میداد. هدف این مجموعه به گفتهی او ارایهی اخبار مستقل و آزاد است.
زندگی شخصی
پیر امیدیار که با «پالما وزلی» ازدواج کرده صاحب سه فرزند است. دارایی او طبق برآورد مجلهی فوربز تا سپتامبر ۲۰۱۶ بالغ بر ۸٫۱ میلیارد دلار است و با این دارایی ثروتمندترین ایرانی بهحساب میآید.